نارنج

تموم شد رفت بعد از ۴ سال خوبی و بدی نارنج بساطشو جمع کرد و رفت.خداحافظ

نارنج

تموم شد رفت بعد از ۴ سال خوبی و بدی نارنج بساطشو جمع کرد و رفت.خداحافظ

روزهای قدیمی

سلام

دلم تنگ شده خیلی خیلی زیاد.نه برای نت برای همه چیز شاید به قول فرهاد مهم نیست برای چی مهم اینه که چشمام خیسه و دلم گرفته یا شایدم تو ماتم یه حرف نگفته نشستم و سکوت میکنم دیگه نه میخوام بمیرم مثل قبل نه حرفهای اون قدر سیاه میزنم تازگیا دیگه اصلا حرف نمیزنم کماکان توی فضای مسموم ساختمان هدفدار میرداماد نفس میکشم و این سم ها بیشتر و بیشتر وارد ریه هام ذهنم قلبم و روحم میشوند.جایی که من بهش تعلق ندارم نه به خودش نه به ادماش نه به هواش این روزها کسی دور و برم نیست منم و یه اتاق و یه کوه کتاب که بهم پوزخند زنان قدرتشان را نشان میدهند و من میشکنم وقتی می بینم نازنین تمام شده است یا شاید دورانش تمام شده است این روزها نه دیگر لج میکنم نه با کسی کل کل میکنم حق با همه است دیگه باید برم تا یک ساعت دیگه کلاسم شروع میشه ادبیات...هه .

راستی رفتم عروسی کلاغ سیاه و مرد مرده جاتون خالی بود.

سپاسگذاری

سلام

وقت ندارم یه پست طولانی بنویسم...خیلی دلم تنگ شده بود ولی دیگه اونقدر هم احساس دلتنگی نمیکنم این مدرسه جدید فوق العاده است احساس عذاب وجدان میکنم از اینکه اینقدر تو پست قبل ازش بد گفته بودم خیلی خیلی اینجارو ادماشو همه چیزش را دوست دارم اصلا کاش هیچ وقت تموم نشه این سال قشنگ برام دعا کنید راستی یه تبریک هم واسه مرد مرده و کلاغ سیاه امیدوارم خوشبخت بشن و از این حرفها...

خب چند تا هم سپاس گذاری از همه کسانی که توی این مدرسه دوستشون دارم...

اقای اسماعیلی که خودشم وبلاگ مینویسه...اقای فاضلی که سعی میکنه یادم بده لجباز و لوس نباشم خانم اسماعیلی که....از همه...

اه اه این متن سپاس گذاری خیلی کلیشه ای و بد شد ولی خب وقت ندارم که یه متن درست حسابی بنویسم.

فعلا بدرود...

قرار بود برگریزان برویم....

با دلی خوش....

برگریزان نبود و میرفتیم.........

دلمان ان چنان که باید خوش نبود.....

برگریزان نیامده رفت...

نفهمیدیم.....

حالا هیچ برگی نمانده....

نمیرویم....

دلمان هیچ خوش نیست...

زمستان ۱۳۸۴

ما ایرانی ها همیشه موقعی که یه مشکلی برامون پیش میاد دنبال یه مقصر میگردیم که همه کارها را به گردنش بیندازیم و خودمان عذاب وجدان نگیریم و دلمون خنک بشه.حالا کاری نداریم که ممکنه که قصور ما بیشتر از او باشد او قربانی است و معمولا این قربانی از میان افرادی که یه نقطه ضعف بارز داشته باشن انتخاب میشه.

درست برعکس این موضوع زمانیه که یکی به یه موفقیتی برسه اون وقت انقدر همه خودشان را تو موفقیت اون طرف سهیم می کنن که طرف خودشم به این باور می رسه که کاری انجام نداده و همه موفقیتش را مدیون دیگرانه.

من ادم فوتبال دوستی نیستم و فقط جریان فوتبالو زمانی دنبال می کنم که یه بازی ملی مهم در پیش باشه مثل الان.خب ایران تو دوره اول حذف شد و این یه مشکل بزرگ برای ایرانی ها بود و انها باید دنبال کسی می گشتند که این بار را به دوش بکشد.

قربانی انتخاب شد...و نقطه ضعف بارزش هم سن زیادش بود و همه کاسه کوزه ها بر سر او شکست بدون توجه به اینکه در گذشته چه بوده و چه کرده است و اینکه او اقای گل جهان است...