یک یادداشت خصوصی برای کسانی که دوستشان دارم شاید البته

فضای حوصله ام سیاه است خاکستری صورتی قرمز سرمه ای و من در این هجوم رنگهای تند درمانده

گاه میخندم و گاه بر پهنای صورتم اشک میریزم و گاه بیهوش میشوم گاه ان چنان دستانم میلرزند که مجبورم برای ارام کردنشان مدتها انها را زیر اب نگه دارم.

گاه به ادمهای دور و برم عشق میورزم و گاه تنفر سراسر وجودم را فرا میگیرد.

ظاهر همان ظاهر است نگران نباش برای تو که من یک عروسکم...عروسکی زیبا اندکی رنگ پریده تر شاید فرقی که به حالت نمیکند شاید قشنگ تر هم بشوم...تو به انچه میخواهی خواهی رسید عزیزم نگران نباش وقتی از افکارم برایت میگویم...من هنوز زیبایم برای تو و فقط تو هم اکنون.رنگم برای تو رنگ دختری است که میخواهی.گاه اگر بخواهی از من صورتی تر از ان چیزی میشوم که این صورت است خواستنی تر دوست داشتنی تر و تو مرا دوست خواهی داشت در ان زمان شاید...شاید و باز هم شاید عزیزم.

امضا:صورت و اخلاق صورتیم با تو.

و خدا هم در این میان گاهی می اید مثل من که برایت صورتی هستم او هم برای من is pinker than i am for you.

what a felling having some on pink.لذت بخشه نه؟

امضا:نازی تو.

your lips say you love ...

your eyes say you hate

trying to be some one else is harder than it seems

between ...between...between...

my pride and my promise

این اهنگ لینکین پارکه عزیزم عزیز خوشگلم...

موسو از دستای کوچولوش میگیرم و به تنها قسمت روشن زندگیم نگاه میکنم تنها قسمتی که از عشق واسم مونده تنها قسمتی که وقتی بوش میکنم بوی تعفن اذیتم نمیکنه.دستای کوچولوی اون... جای دستاش رو مغزم... .

امضا:نازی نازی نازی که نمیدانی چه قدر دوستت دارد بیش از هرچیزی در این ذهن.

به تو فکر میکنم به تو که سبزی و زرد...به این که گاهی دوستت دارم گاهی نه همیشه نمیخواهم ناراحتت کنم به اینکه از من ازار میبینی به اینکه تشنجی دیگر برای من برای تو در راه است و تو نمیدانی و من به ازای تمام لحظه های ندانستنت رنج میکشم درد میکشم.

امضا:دخترت.

و تو...فرق زیادی با سبز برایم نداری شاید رنجهایی کمتر و شاید بیشتر برای هر دوتان رنجهایی دارم که حتی روحتان از انها خبر ندارد و میشکنتتان این رنجهایی که بر شما وارد میکنم ولی لذت ببرید از لحظه های ندانستنتان بگذارید رنج این لحظه ها را من بکشم در ازای این مصیبت ها بگذارید تا همه درد و رنج را در لحظات دانستن و ندانستنتان من بر دوش بکشم.

امضا:نانای تو.

و شما عزیزانم چه مینامیدندتان؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟اهان کم کم به خاطرم می اید دوست...دوست یعنی تعهد اخلاقی برای که بود که داشتم دوست را معنی میکردم؟اه به خاطرم امد گرگی در نقاب روباه...بگذریم...میگفتم دوستان نگران نباشید تا هر موقع که از من بخواهید همراهتان میمانم...تا هر زمان که بدان به من برایتان احتیاجی هست.

امضا:دوستتان نازنین.

و تو ...تو را هم دوست دارم تو مرا گاهی اوقات میفهمی تو مرا دوست داری تو مرا خیلی اوقات الگویت قرار میدهی اما عزیز دل من ...من انی نیستم که باید.با من بمان...میدانم که میمانی تو را با همه چیزهایی که هستی دوست دارم حضورت را در همین اتاقی که کمی ان طرف تر است.

امضا:خواهرت.

و تو که ان قدر سپیدی که برای دیده شدنت باید برایت پس زمینه بگذارم.گاهی ازارم داده ای نمیگویم همیشه ...مهم نیست نبودنت را نمیتوانم تحمل کنم و بودنت را دوست دارم بودنی در همین نزدیکی شاید بودنت را باسقفی بینمان.

امضا:نوه ات.

و تو عزیزم که رنگی برایت پیدا نمیکنم همیشه بیشتر از ان چیزی که فکرش را بکنی برایت احترام قایل بوده ام و بیشتر از ان چیزی که فکرش را بکنی شاد بودنت را خواسته ام و دوستت داشته ام و حالا که اینجایی در همین نزدیکی عروس مرده ای که با سلول هایم حرفهایت را حس میکنم نه با این مغز متعفن.عروس مرده ای که به دنبال چیزی میگردی...خدا شاید...

امضا:نازنین.

و تو که زرشکی هستی و من شیفته سکوتت شده ام سکوتی که سکوت است نه سکون...و برایت حرف ناگفته ای ندارم گفتنی ها را گفته ام حتی سکوت را و بی انکه بدانم چرا دوستت دارم.

امضا:نازی...نازی...دست از سر ما بر نمیدارند.

دیر زمانی نیست که میشناسمت...شاید به خاطر تعهدی که نسبت به تو دارم....این چنان با تو مانده ام...و شاید دوستت دارم...نمیدانم نگرانی هایت را گریه هایت را دوست داشتن های زیادت را در مورد ودم گاهی درک نمیکنم!مرغ کوچولوی من....

امضا:پیشی

 

 

 

 

و من که خاکستری کبودم رنگی که در اینجا نمی گنجد...و من که عاشقانه خود را دوست دارم بیشتر از تمام کسانی که اینجا بودند.میدانی؟اینجا هیچ توهمی نیست...هیچ خیالی...اینجا واقعی تر از ان چیزی است که فکرش را بکنی ان قدر که میترسم از بودن در اینجا اما تو نترس باز میگویم با من بیا من i will protect you here darling come with me dont scare nothing will hurt you i am with you come and sleep live...here is no reason to scare every thing just hurt...scare...my mind my body my heart.and no one is here to protect me and i am not waiting for no one.come with me...come.

پرونده کنکور سراسری به خاطر یک اشتباه بسته شد...و حالا منتظر ازادم.

 مانده ام.