نجاتم بده

توی چشمانم خیره شو انگار که دری رو باز می کنی...

با من بیا تا تو رو به انتهای ذهنم ببرم

جایی که رخوت به سراغ من میاد

بدون هیچ گذشته ای

روح من در جایی سرد خوابیده

تا زمانی که تو پیداش کنی و برش گردونی خونه

بیدارم کن...

اسم منو صدا کن و و منو از دست تاریکی نجات بده

به خون دستور بده که توی رگهام جریان پیدا کنه

قبل از اینکه بمیرم

منو نجات بده از هیچستانی که توش غرق شدم

حالا که من می دونم نبود تو باعث این همه رنج در من میشه

تو نمیتونی منو ترک کنی

در من نفس بکش و به من واقعیت ببخش

منو به زندگی باز گردون

منو از درون بیدار کن

منو به زندگی باز گردون

من بدون اغوش تو از درون یخ میزنم

بدون عشق تو ...عزیزم

در طول مرگ فقط تو هستی که زندگی رو تداعی میکنی

به نظر میرسه که من سالهاست که خوابیده ام

چشم های منو به روی همه چیز باز کن

نذار که من اینجا بمیرم

منو به زندگی باز گردون

درون منو بیدار کن

منو از  هیچی که بهش تبدیل شدم نجات بده...

 

متن بالا ترجمه ترانه درون منو بیدار کن از گروه evanescense هستش من این روز ها به شدت باهاش همذات پنداری میکنم.