نارنج

تموم شد رفت بعد از ۴ سال خوبی و بدی نارنج بساطشو جمع کرد و رفت.خداحافظ

نارنج

تموم شد رفت بعد از ۴ سال خوبی و بدی نارنج بساطشو جمع کرد و رفت.خداحافظ

سانچز

نام مرا در اتش بسوزان

پشت ان تپه ها

جایی که مرزی نیست

منطقه ای به نام هیچستان

به دور از هیاهوی این دنیا خاطرات به جنبش در می ایند

هیچ لزومی ندارد

شاهد بیاوری

هیچ کس نگاهت نخواهد کرد

گناه تو را بخشیده اند

اکنون اشک بریز

اشک شوری که پوستت را بسوزاند

پوست تو نیز اینجا بی گناه است.

متن بالا ترجمه ای بود از ترانه سانچز گروه کانتری راک کالکسیکو.

یه موقع هایی هست که ذهن ادم قفل میکنه و نمیتونه چیزی بنویسه یا حتی نوشته های قدیمیش هم به دلش نمیچسبن...مثل الان برای همین تصمیم گرفتم این جور مواقع از ترجمه هام بذارم تو وبلاگ.

امیدوارم خوشتون اومده باشه...